راه های کسب درآمد بدون سرمایه صد در صد وجود دارند اما بسیاری از افراد بر این باور هستند که بدون داشتن سرمایه اولیه به هیچ عنوان نمیشود درآمد کسب کرد و خیلی از افراد این سؤال را در ذهن خوددارند که تمامی ثروتمندان ایرانی با چه مقدار سرمایه کسبوکار خودشان را شروع کردهاند؟
وقتی زندگینامه افرا د ثروتمند در ایران و جهان را مورد بررسی قرار میدهیم میبینیم که بسیاری از آنها بدون داشتن سرمایه، و حتی با داشتن بدهکاریهای زیاد توانستهاند به درآمدهای رویایی دست پیدا کنند به عنوان مثال بابک بختیاری مؤسس آیس پک بعد از شکستهایی که در کسبوکارهای قبلی خورده بود با 300 میلیون بدهی مدتی به زندان افتاد اما مجدد به بازار بازگشت و سهم خودش را با ابداع و ایجاد بستنی آیس پک از بازار ثروت گرفت، این در حالی است که وقتی اتفاقات زندگی ایشان را بررسی میکنیم متوجه میشویم که او از بچگی از پول درآوردن و فروش لذت می برده به گونهای که در دوران مدرسه بوفه مدرسه را به صورت داوطلبانه از مدیر مدرسه برای فروش خوراکی به دانشآموزان اجاره می کرده و همچنین در تابستانها در کنار یک استخری که روبروی خانهشان بود کیک و نوشابه می فروخته و خلاقیتهای جالبی در این زمینه فروش به خرج می داده مثلاً او در نوجوانی که در آپارتمانی با تعداد خانواده بالا زندگی میکرد تصمیم به طراحی و پخش بروشوری برای تبلیغ و فروش ساندویچ میگیرد و بابک خط تلفن و با یک بروشور در واقع بدون اینکه حتی رستورانی در کار باشد سفارشات بسیاری را از خانوادهها می گرفته و ساندویچهایی را که در خانه در ست می کرده بعد دقایقی تحویل شخص سفارشدهنده می داده و از این طریق در آن زمان درآمد بسیار خوبی کسب میکرد.
اما در دوره جوانی به دلیل بیتجربگی و عجله داشتن برای پیشرفت در اثر سهلانگاری در برخورد با شریک خود که با او میزهای تحریری را در خیابان ولیعصر میفروختند دچار مشکل و ورشکستگی شد و نه تنها تمام سرمایهاش را از دست داد بلکه با 300 میلیون تومان چک برگشتی جایی جز پشت میلههای زندان برایش باقی نماند، در آن دوران وقتی برای آزاد شدن با زبان خواهش و منطق قول پرداخت تمام بدهیهایش را در صورت آزاد شدنش به شاکیان میداد، هیچکدام از آنها باور نمیکردند که او بدون داشتن کمترین سرمایه اعتباری بتواند کسب و کاری را راهاندازی کند که در مدت 6 ماه شعباتش به 106 و درآمدش به 5 میلیارد تومان برسد، اما او به توانایی و خلاقیت و پشتکار خودش ایمان داشت و باور داشت که میتواند فرصتی را برای پولسازی پیدا کند، باور و ایمانی که کمکش کرد با 300 میلیون بدهی کاری را شروع کند که او را به اوج موفقیت و ثروت برساند.
داستان بابک بختیاری تنها بکی از داستانهای هزاران افرادی بود که بدون سرمایه توانسته بودند به درآمدهای بالایی دست پیدا کنند، در واقع آنها پیش از اینکه ذهنشان را متمرکز شرایط بیرونی از قبیل پول و سرمایه و پارتی کنند ابتدا بر روی باورهای خود و ایمان خودکار میکردند و سپس با قوی کردن ایمان و باور خود وارد مسیر ثروت آفرینی میشدند و به وسیله همین باورهای قوی که نسبت به توانمندیهای خود به دست آورده بودند میتوانستند بسیاری از فرصتها ر ا ببیند و دنبال آنها بروند.
چنین افرادی که از زیر صفر و بدون هیچ سرمایهای به نتایج شگفتآوری دستیافتهاند در واقع ثابت کردند که برای پول ساختن و راهاندازی یک کسبوکار پول عامل اول نمیتواند باشد بلکه انگیزه و علاقه به کسب ثروت قطعاً میتواند عامل قوی تری برای رسیدن به موفقیت باشد همچنین چنین افرادی میتوانند الگوهای بینظیری برای ما باشند، به دلیل اینکه با دیدن چنین افرادی و مطالعه سرگذشت آنها قطعاً باورهای قوی و الهام بخشی در ما شکل میگیرد باورهایی که باعث ایجاد حرکت در ما برای رسیدن به پول و ثروت بیشتر میشود و ما را به این نتیجه می رساند که،پس اگر قبل از ما شخصی در این دنیا توانسته کاری را انجام دهد قطعاً ما نیز میتوانیم آن کار را انجام دهیم و به آن نتایج برسیم.
شما چه تخصص و استعدادی دارید که میتوانید بدون سرمایه و یا با یک سرمایه کم آن را تبدیل به یک کسبوکار موفق بکنید؟ آیا باور دارید که می توانید موفق شوید؟ آیا توانمندیها و استعدادهای خود را که میتوانند برای شما درآمد ایجاد کنند را پیداکردهاید؟
یک راه کسب درآمد بدون سرمایه در چین
چند سال پیش یکی از اساتید تعریف میکرد زمانی که برای یک سفر کاری به کشور چین رفته بود در منطقهای شلوغ و یکی از بازارهای آنجا ناگهان متوجه حضور مردی شد که یک تابلو بزرگ در دستش بود و بر روی آن نوشته شده بود هر ۵ جوک یک دلار و سرش بسیار شلوغ بود.
یعنی زمانی که توریستها پیش این فرد میرفتند این فرد در ازای دریافت هر یک دلار، ۵ جوک را برای آنها تعریف میکرد، استاد ما در ادامه گفت که از بازار پر رونقی که آن مرد به واسطه توریستها توانسته بود ایجاد کند بسیار لذت بردم و تصمیم گرفتم که نزد او بروم تا از تعداد جوکهایی که میداند و به دیگران میگوید اطلاعاتی کسب کنم، زمانی که نزد او رفتم و پرسیدم که با حفظ چه تعداد جوک توانسته این همه توریست را جذب کند در کمال ناباوری گفت که 5 عدد جوک بیشتر بلد نیست اما همانها را به بهترین نحو ممکن و به گونهای تعریف میکند که باعث خنداندن توریستها میشود. او در واقع توانسته بود استعداد و مهارت به ظاهر ساده خود را تبدیل به یک کسبوکار پر سود کند، اگر دقت کنید همین الان نیز در کشور خودمان نیز افرادی هستند که با همین استعداد و مهارت طنزپردازی تبدیل به یک چهره در بین مردم شدهاند به گونهای که برای شرکت در یک مراسم درخواست مبالغ میلیونی خواهند کرد. تمام این موارد نشان میدهد که ما نیز میتوانیم مهارتهای عادی خودمان را تبدیل به یک فرصت و یک منبع کسب درآمد کنیم به شرط آنکه انگیزه و علاقه را برای ایجاد آن داشته باشیم.
اگر شما هم می خواهید بدون سرمایه و با استفاده از امکانات و توانایی هایی که دارید در بازار ایران درآمد کسب کنید پیشنهاد می کنم حتما آموزش های محصول کاربردی ((چگونه 10 هزارتومان را به یک میلیارد تبدیل کنیم؟)) را مشاهده کنید. برای مطالعه توضیحات این محصول بر روی عکس زیر کلیک کنید.